تولد زنبوري نگار جونم...
اول از همه سيزده ماهگيت مبارك گل من...نگارجونم چون امسال روز تولدت تو ايام محرم و صفر بود ازطرفي بابايي هم درگير امتحاناتش بود به همين خاطر تولدت رو باتاخير يك ماهه جشن گرفتيم يعني 28 دي ماه مصادف باشب ميلاد حضرت پيامبر(ص)...بعد از مدتها خونواده ي من و بابايي كه همگي يه جورايي درگير بودن دور هم جمع شديم و شاد بوديم وتقريبا به همه خوش گذشت...تو هم كه حسابي خودتو لوس ميكردي و ميرقصيدي و فك كنم غير از آخرشب كه يكم خسته شده بودي بقيش بهت خوش گذشت...خدارو شكر مهمونام همه راضي بودن...و حالا ميرسيم به تولد زنبوري نگارجون و اينم چندتا از عكساش...
كارت دعوت نگارجوني
تزيينات تولد
و اما قسمت خوشمزه تولد...ميز شام...
و اينم نگار طلاي خوشحال ما...
اينجا از تل بدت ميومد و همش ميخواستي بر داريش...
كادوي مامان و بابا برا دخملي گلشون...
كادوهاي بقيه فاميل...دستشون درد نكنه...
برگه يادگاري
و در آخر گيفت مهمونا...